۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

روزه در زندگی من چی می کند؟

از ابتدای سحر الی آغاز شب ، دوری کردن از خوردن و آشامیدن ، خود داری نمودن از مجامعت با زن و شوهر و .....عبادتی است که روزه نامیده می شود و بعد از نماز اولین فریضه ای است که خالق بدوش مخلوق خویش یعنی انسان نهاده است.


من در دوران نوجوانی ، از چندین فرد که بقول خود شان عالم و فقه بردین و دستورات آن اند ، سوال کردم که روزه چرا واجب است ؟ چرا باید از این همه نعمات الهی در یک مدت و زمان معین دوری جست؟ آنها فقط می فرمودند " خدا امر کزده که انجام بدهید ،پس واجب می باشد و امر خدا دلالت بروجوبیت آن نموده و سوالی چرا واجب است نیز جواز ندارد"

من هم سکوت را ادب دانسته و قانع می شدم ، زیرا از یک طرف جرأت و توانایی استدلال را نداشتم و از طرف دیگر ، نه تنها این وجیبه را بلکه ده های موضوع دیگر را نیز بصورت تعبدی پذیرفته و عمل میکردم ولی حالا این دید و جواب تعبدی آنها را از دوحالت خارج نمیدانم.

اول اینکه آنها مرا ضعیف تر از درک چرایی و چیستی روزه میدانستند گویا ذهنم از درک فلسفه آن عاجز است و این شیوه رفتار و پاسخ گویی جاهلانه متأسفانه شایع است ،و اثرات ناگوار هم ببار آورده است که به سوالات اطفال و نوجوانان پاسخ درست و منطقی گفته نمی شود.

دوم اینکه شاید خود شان از من جاهل تر نسبت به موضوع بودند وامرخدا را بهترین راه فرار از نداشتن دلایل عقلی و علمی میدانستند که متأسفانه در جامعه ما کسی که عمامه به سر بست ، کمی هم عربی یاد گرفت ، از عهده ای دعای مجالس عروسی و غیره برآمد ، برایش لقب شیخ، ملا و مولوی ، با توجه به معانی اصطلاحی آنها میدهند.

اما امروز آن نگرش تعبدی و پذیرش بدون سوال ، حتی اگر از جانب خدا هم باشد بدون دلیل قابل قبول نیست ، و حتی بگفته بوعلی سینا " کسی که گفتۀ کسی را بدون دلیل می پذیرد از طبیعت انسانی خارج است" لذا در پشت هر امر و دستوری و حرفی باید انبوه از دلایل عقلی،علمی و منطقی آماده بوده و ارایه گردد.

اگر نسل امروز از دستورات دین ، فاصله گرفته و آنرا نمی پذیرند و بدان عمل نمی کنند یکی از علت هایش این میتواند باشد که با آنها استدلال عقلی ، منطقی و علمی صورت نمی گیرد، آنگه که صورت نگرفت قناعت شان فراهم نشده و آنها از دستورات دینی سر باز زده و حتی بر علیه آن جبه می گیرند.

هرگا از علمای دینی روی موضوعی استدلال صورت گیرد ، آنها به کتب دیگر که فرصت و امکانات مطالعه آنها اندک است و به علمای دیگر، ارجاع میدهند که اکثراًباعث دلسردی ، فرار و حتی باعث بدبینی بسیاری از افراد جامعه بخصوص جوانان می گردد ، لذا عقلانی اندیشیدن ، علمی پاسخ گفتن و منطقی برخود کردن یکی از نیازهای زمان ما نسبت به هر زمان و عصر دیگر است.

تأثیرات روزه برزندگی فردی و اجتماعی:

توانایی های انسان ، عین توانایی های خدا است ، همان اوصاف را که خداوند داراست ، برای انسان نیز داده شده است . اما با این تفاوت که قدرت انسان محدود است و لی قدرت و توانایی خداوند نا محدود وبی انتهاست، انسان ازتمام کار های که انجام میدهد میخواهد نتیجه ای بدست آورد و هرگاه از عملی نتایج آن را پیش بین نباشد از انجام آن سر باز می زند و در همین حال نتیجه دنیایی ان را متوقع بوده و از پاداش که ممکن در آخرت برایش داده شود چندان خوش بین نمی باشد ، پس زندگی نقد را بر بهشت و حور نسیه ترجیح میدهند.

این قلم برآنست تا با چشم داشت به پاداشت اخروی روزه ، فواید دنیوی آن را برشمارد و بگوید که :

1. روزه حس همدردی را زنده می کند:

شاید کسیکه یتیمی را ندیده ، نمیداند که یتیمان چه احساسی دارند و کسیکه گرسنگی را ندیده نمیداند که گرسنگان چه می کشند، روزه میخواهد سیران را از حال گرسنگان آگاه کند، روزه میخواهد کسانی را که ده ها نوع غذا در سفره شان یافت می شود ، بیاد کسانی بی اندازد که چیزی برای خوردن ندارند، روزه میخواهد وجدان جامعه را که اگر خواب رفته باشد بیدار نماید تا اعضای سالم بقول سعدی بدرد آید و جامعه طبقاتی که طبقه آن از سیری بترکد و طبقه ای دیگر آن از گرسنگی بمیرد، در زندگی شکل نگیرد و در پایان این ماه با پرداخت فطر اغنیا به یاری فقرا بشتابند و حس همدردی شان بیدار شود.

2. روزه گزینه وحدت است.

تمام مسلمانان مکلف ، علارغم تفاوت ها ، اختلافات و جهت های متضاد که دارند روزه می گیرند و این همگانی بودن روزه وابستگی آنان را به فرهنگ واحد نشان داده و یک نمایش وحدت را انجام میدهد و بسا اختلافات وتفرقه های سبک وسنگین موجود در میان مسلمانان که در ایام عید به وحدت و محبت تبدیل می گردد.

3. روزه عامل صحت است.

افسوس که اعضای بدن ما نمی توانند سخن بگویند وگرنه چه شکایت ها یی که از ما نمی کردند، سیستم هاضمه انسان ماشین گونه فعالیت می نماید و غذای ظهر را تا شب هضم نموده و جا برای غذای شب آماده می نماید .برای اینکه سیستم هاضمه فعالیت خود را بخوبی انجام دهد نیاز به تفریح دارد و ماه رمضان ماه تفریح سیستم هاضمه می باشد.

4. روزه تقویه کننده اراده است.

تردید در عمل نشانه ای ضعف در اراده است ، ضعف اراده قوه تصمیم گیری انسان را مختل می نماید ، فرد روزه دار علاوه براینکه غذا را آماده و مهیا می بیند و لی از خودن آن ابا می ورزد، این امر باعث می شود تا اراده ، تقوا ، و اعتماد به نفس او تقویه گردد و تمرینی باشد برای روزی که تمام اسباب فساد برایش مهیا باشد ولی او از آن یوسف گونه خوداری ورزد.

5. تمرین آمادگی در مقابل گرسنگی.

زندگی انسان همواره یکسان نیست، نشیب و فرارز های فراوان دارد ، گرسنگی و سیری لازمه آن می باشد،کسیکه همواره غذای خوب صرف کرده و گرسنگی را ندیده است ، هرگا با گرسنگی مواجه شود به سرعت آسیب می بیند و روزه باعث می شود که قوت او در مقابل گرسنگی و تشنگی تمرین داده شده و مقاومت او بالا رود.

6. جریان خود را تقویت می کند.

چنانچه امروزه همه میدانند ، در هر عضو بدن انسان که جریان خود بیشتر باشد ، فعالیت آن نیز بیشتر است ،و در هر عضو که در آن جریان خود کمتر باشد همان عضو ضعیف است واگر جریان خود نباشد وقطع گردد همان عضو می خشکد. هرگا شکم انسان پر باشد بیشترین حجم خون مصروف هضم نمودن غذا بوده و در سایر اعضا جریان ان کمتر است ، بنا براین روزه از مصروفیت خون به منظور هضم غذا می کاهد ، تا جریان خون فرصت آن را بیابد که در تمام اعضا بهتر و بیشتر جریان یابد .

بنا براین روزه در زندگی انسان فواید ارزشمندی دار که هیچ کسی انکار نمی کند که ما شمه آن را برشمردیم و روزه داران غزیز می توانند آگاهانه روزه گرفته و فواید بیشتر آن را خود دریابند.

۱ نظر:

امیرشریف گفت...

مثل یک روزه دار نوشتی
طاعاتت قبول وعیدت پیشاپیش بارکباد