۱۳۹۱ اسفند ۶, یکشنبه

زندگی نامه ي مختصراسماعیل ذکی،


اسماعیل « ذکی » فرزند حاجی عوض در بهارسال 1348 هجری شمسی در یک خانواده متوسط و فرهنگی در درۀ صدبرگ کالو از توابع و لسوالی شبر ولایت بامیان، چشم به جهان می گشاید. در سال 1354 شامل مکتب متوسطه کالو گردیده و دوره ابتداییه و متوسطه را در کابل به پایان میرساند و سرآنجام در سال 1367 از لیسه آی آرسی شهر پشاور پاکستان فارغ گردیده و بخاطر نبود زمینه تحصیل در داخل کشور، عازم جمهوری اسلامی ایران میگردد.

در همین سال در یکی از مدارس دینی شهر شیراز ایران مشغول فراگیری علوم حوزه يی و معارف اسلامی میگردد وهمزمان با آن وارد دانشگاه آزاد شیراز شده و در دانشکده ادبیات به تحصیلات خویش ادامه میدهد. در سال 1371 بعد از  پیروزی مجاهدین باعدۀ از فرهنگیان مهاجر داخل کشور شده و مدت را  در کمیته سیاسی حزب وحدت اسلامی افغانستان ایفای وظیفه مینماید. بعد ازشدت گرفتن اختلافات درون حزبی و جنگهای داخلی بین احزاب در کشور، از حزب فاصله گرفته و از طریق « کمیته سویدن برای افغانستان»؛ یک باب مکتب را درساحه کالو فعال ساخته و سرمعلمی آن را به مدت پنج سال به عهده میگیرد و همزمان با آن در مدرسه مهدیه (عج) کالو به تدریس در بخشهای ادبیات عربی منطق، اصول و معارف اسلامی می پردازد.
و با دایرنمودن کورسهای مستعجل تعداد از معلمین را تربیه مینماید که اکثریت شان از اساتید فعال مکتب کالو میباشند. با مسلط شدن رژیم طالبان در بامیان، در18 حوت 1377 توسط  طالبان درغوربند ولایت پروان زندانی میگردد و بعد از آن توسط طالبان به زندان پلچرخی انتقال می یابد و مدت 18 ماه را در زندانهای طالبان سپری مینماید.
بعد از روی کار آمدن دولت های مؤقت و انتقالی در کشور، فعالیت های فکری، فرهنگی ومدنی را آغازمینماید درسال 1383 همرا با تعداد از دانشجویان فعال دانشگاه کابل، نهادی  را بنام« سازمان اجتماعی فرهنگی ارمغان وحدت» ایجاد نموده در راستای ایجاد هماهنگی بیشتر بین فعالیتهای دانشجویي و تقویه جامعه مدنی فعالیتهای را در ولایات کابل، غزنی، دایکندی، میدان وردک، بامیان وسایر ولایات انجام میدهد. سازمان مذکور درسال 1384 عضویت شبکه جامعه مدنی و حقوق بشر را کسب نموده و در قسمت هماهنگی بین نهادهای مدنی فعالیت مینماید. در سال 1385 همرا با بعضی از فرهنگیان و متفذین ولسوالی شبر، انجمن اجتماعی شبر را تأسیس نموده که مسؤلیت کیمته فرهنگی آن را به عهده میگیرد.
و درسال 1386 همرا با تعداد از فرهنگیان و اساتید دانشگاه بامیان، انجمن نویسندگان بامیان را ایجاد نموده و مسؤلیت آن را عهده دارمیگردد، انجمن مذکور تا هنوز فعالیت های فرهنگی زیادی از جمله چند جلد اثرعلمی نویسندگان بامیان را به چاپ رسانیده است.
ازسال 1388 بدین سو؛ بحیث هماهنگ کننده « شبکه جامعه مدنی وحقوق بشر» در زون مركزي، ایفای وظیفه نموده و در ولایات بامیان و دایکندی به آموزش اعضای نهادهای مدنی وفعالین مدنی وسایر فعالیتهای دادخواهی مصروف میباشد. موصوف به نمایندگی از ولایات بامیان، دایکندی، میدان وردک و غزنی در سال 2011 میلادی درکنفرانس بُن دوم اشتراک مینماید و همزمان با این فعالیتها، در یکی از دانشگاه های آزاد در رشته حقوق تحصیلات خویش را ادامه داده و ازآ ن فارغ میگردد.
ایشان درسال 1367 به سرودن شعر درقالبهای غزل، مثنوی، دوبیتی و شعرسپید آغاز مینماید که اشعارشان در نشریات کشور بعضا به دست نشر سپرده شده است. وهم چنین مقالات زیادی از ایشان در موضوعات مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حقوقی به چاپ رسیده است. در اينجا نمونه شعر ايشان را كه به نام مستعار « ثاقب » سروده اند، خدمت خوانندگان ارجمند تقديم مي نمائيم.

ازگفتارتا عمل

ازعملهای قبیح اینجا کسی را عار نیست
عزت و شأن و شرف بر مردم ابرار نیست

قاضی ومفتی همه غرق اند در بحر فساد
ناهی عامل از این افعال بد کردار نیست

رفته اند در خواب غفلت آمر و مأمور ما
مست اند از باده قدرت کسی هوشیار نیست

ای طبیب مدعی بر نظم ملت سعی کن
نا بهنجاری دوای مردم  بیمار نیست

هرکه را میبینی غرق عشرت وعیش خود است
درد و احساس وطن خواهی به زمامدار نیست

میدهند وعده به ملت این چنین و آنچنان
این همه کذب است و کس را صدق در گفتار نیست

بهرمحو رشوت و بیداد کن هر دم قیام
بردگی و بندگی در شأن هیچ احرار نیست

در رهی آبادی میهن نما سعی وتلاش
رخوت و سستی از آن مردم بیدار نیست

بامیان24 رمضان 1428 هجری قمری






هیچ نظری موجود نیست: