۱۳۹۰ تیر ۲۰, دوشنبه

نگاه ژرف به فساد اداري در افغانستان


فرزندم ! هميشه اين قابليت را در خويش حفظ كن كه در برابر هرگونه بي عدالتي نسبت به هر انساني  در هر گوشه اي از جهان حساس باشي !  (نامه چگوارا به فرزندش)

فساد اداري لكه سياه درشت بر لباس زرد قامت دولت كنوني افغانستان مي باشد وبوي متعفن آن حتا در آن سوي كره اي زمين استشمام شده و انسانها را ازيّت  نموده و فرياد آنان را بلند ساخته است.
فساد اداري نه تنها باعث فرومايه گي وبدنامي دولت گرديده بلكه باعث دلسردي كشورهاي كمك دهنده به افغانستان نيزگرديده است و كودك نوزاد بازسازي ونوسازيي زيربناهاي اقتصادي،علمي،فرهنگي، اداري و صحي كشورعلارغم سرازير شدن مليون ها دالروموجوديت دايه هاي مسلكي دچار سوي تغذّي گرديده است.
اين قلم برآن است تا درنبشته كنوني پرده از روي عفريت سياه ودجال فساد اداري كه در بارگاه سلطان اقامت دارد برداشته و اوصاف آن را بر شمارد.
تعريف اداره :
اداره عبارت از چوكات منظم كاري است كه در يك زمينه مشخص و از قبل تعيين شده فعاليت نموده ، تخصيص،صلاحيت ومسووليت هاي منحصر به خودش را دارا مي باشد.
 به عبارت ديگر اداره يك عضو از پيكر زنده اي حكومت يا يك سازمان است كه بر اثر فعاليت هاي شان همان پيكر واحد را زنده نگهداشته و به حركت در مي آورند وبا وجود اينكه از قوانين كلّي اطاعت مي كند ، قوانين منحصر به خودشان را نيز دارا بوده و در درونش سلسله مراتب ، برنامه ريزي ، فرماندهي  ، كنترول و ارزيابي وجود دارد.
فساد چيست؟
فساد يكي از واژه هاي ركيك بوده كه بوي زيشتي و خباثت از آن به مشام مي آيد و به يك عبارت كوتاه نقض قانون فساداست. يعني انجام دادن مناهي و ترك اوامر قانون.
به عبارت ديگر انجام دادن ناهنجارها و حركت كردن در عرض هنجار هاي قانوني واجتماعي فساداست. از اين رو كسانيكه قوانين فطري و موضوعه اي جامعه انساني را كه مطابق با فرهنگ شان وضع شده ، نقض نمايند ، اصول زندگي را زير پا نموده و آسايش ديگران را سلب كرده  و حيات نورمال آنان را وارونه نموده و درخطرانداخته اند، خود شان مفسد يا فاسد و عمل شان فساد ناميده مي شود.
تعريف فساد اداري:
عمل كردن  برخلاف اصول و قواعد يك اداره ، فساد اداري است  ولي مصداق عيني  اين  جمله  اغلب شكستن قوانين مالي يك اداره بوده و فساد مالي را در ذهن ها تداعي ميكند  درحاليكه معني آن  گسترده بوده و شامل تمام بخشهاي يك اداره مي گردد  چه مالي و چه غير مالي هر گاه قوانين ولايحه وظايف دريك اداره پامال گردد همان فساد اداري است. ولي بر اثر تشديد و شيوع فساد مالي، از كلمه فساد اداري همان فساد مالي در ذهن ها  مجسم مي شود.
تأثيرات فساد اداري:
فساد اداري توليد بي اعتمادي نموده ،حركت و پويايي كشورا بچالش مواجه مي كند. چنانچه شيوع فساد اداري ،مردم و كشورهاي كمك كننده را نسبت به دولت افغانستان بدبين و بي اعتماد نموده است ، كشورهاي كمك كننده از تيم كاري حكومت كنوني ابراز يأس نموده و به مديريت او شك و ترديد دارند.‌
تاجايكه معاون اول رئيس جمهورجنرال قسيم فهيم معتقداست كه هرج ومرج در سيستم مالي باعث كاهش علاقمندي كشورهاي كمك كننده شده است: «... بعلت نبود شفافيت و حسابرسي در كشور،‌علاقمندي كشورها به ارايه كمك مالي كم شده است» .
( 8 صبح ، روزنامه ، ‌شماره 1111 25 حوت 1389 )
از سوي ديگر مردم افغانستان بدين باوراند كه اگر ميليون ها دالرهم در افغانستان سرازير شود چناچه ميشود ،طعمه اي اژدهاي فساد اداري خواهد گرديد.
يك اداره زماني موفق است كه قوانين كلي و مربوط به خودش را به مرحله اجرا درآود ولي هرگا قانون را بشكند به بيراهه رفته و به نقطه اي هدف نرسيده و به فساد غرق مي شود چنانچه يكي از عوامل بطي بودن انكشاف و توسعه در افغانستان باوجود امكانات مادي، فساد اداري است.
فساد اداري ، شيره جان مردم را مي مكد. فساد مالي خوردن خون ملت است كه از راه هاي مختلف بلعيده مي شود چنانچه پروژه هاي كه براي حل مشكلات مردم اختصاص داده شده در ادارات غرق مي شود ونيز سرمايه ملي چه از اين سرزمين بدست آمده و يا ديگران كمك كرده اند ،‌در بانگهاي دنيا ريخته شده  و كشتي ها خريده مي شود ، بلند منزل ها ساخته شده و يا هم صرف تجمّلات دولت مداران و مديران مي گردد ، نوشيدن خون ، خوردن گوشت و سائيدن استخوان مردم است.
اين سوال شايد در ذهن اكثر مردم مطرح باشد:
كسا نيكه  بقول خود شان كمتراز ده هزار افغاني معاش دارند كه مصرف فاميل شان را كفايت نمي كند ولي بلند منزل ها ساخته اند ، كشتي ها ي شخصي خريده اند ، و موتر هاي يك لك دالري دارند ، اين پول ها را از كجا پيدا كرده اند ؟
از اجداد شان به  ارث برده اند ؟
 دين شان را فروخته اند ؟
 وطن فروشي كرده اند ؟ 
" نخير " فقط اختلاس كرده اند يعني دزدي آگاهانه.
اين جاست كه در درون ملت نسبت به زمامداران و دولت عقده ايجاد مي شود ، روحيه دلسوزي وهمكاري به دولت از بين مي رود كه ريشه اش در فساد اداري است بخصوص درحاليكه كسي ازآنها سوال نكرده و استجواب صورت نگيرد.
عوامل فساد اداري:
دانشمندان علم مديريت ، مديريت را به سه مرحله تقسيم كرده اند اول " مديريت عالي " كه برنامه ريزي مي كند . دوم "  مديريت متوسط" كه برنامه هاي طرح شده را تحويل مجريان داده و كنترول مي نمايد .سوم " مديريت عملياتي " كه برنامه را به اجرا در مي آورد .                                                                                                                                                                                                (رضائيان ، علي .اصول مديريت ، تهران ، چاپ شانزدهم)
بسترهاي فساد اداري ميتواند هريكي از ردّه هاي فوق باشد ولي هر گاه فساد اداري در مديريت عملياتي و يامتوسط وجود داشته باشد، مديريت عالي ميتواند بسادگي كنترول كند چونكه مديريت عالي چرخنده اي هر دو مراحل زير دست شان مي باشد. ولي هرگاه فساد اداري در مديريت عالي وجود داشته باشد بشدت در ردّه هاي پائين سرايت نموده و جلوگيري آن ناممكن ميشود.
متأسفانه در افغانستان فساد اداري از مديريت عالي كشور يعني از سطح كابينه سرچشمه گرفته و تمام ردّه هاي پائين  اداري را آلوده ساخته و بصورت يك فاجعه غير قابل كنترول درآمده است.
براي اثبات اين مدعا،اسحاق الكو، لوي سارنوال افغانستان درضمن انتشار يك ليست متهمين  وپيشنهاد دادگاه اختصاصي براي محكمه وزيران ، گفته است : «شماري از وزراي سابق و بر حال كابينه درفساد مالي دست دارند و‌اين وزيران از طريق خريدهاي عمده و قراردادهاي دولتي ،‌ميليون ها دالر و افغاني را به جيب زده اند.
البته ليست لوي سارنوال به وزيران برحال و سابق خلاصه نمي شود بلكه تعدادي از جنرالان ، معينان ،‌واليان و فرمادهان پولس را نيز دربرمي گيرد» 
لوي سارنوال حتا تعداد از متهمين را افشا نموده و گفته است « دو وزير پيشين ترانسپورت ،‌رييس پيشين شركت هوايي آريانان و شاروالان پيشن بلخ ،‌هرات و ننگرهار ازجمله مقام هاي متهم به فساد مالي هستند».
          (8صبح ، روزنامه،‌شماره 726 ،‌24 عقرب 1388)
 همين بيان اسحاق الكو، گواه  موجوديت فساد  اداري در سطوح عالي كشور مي باشد و حكايت از آن دارد كه ريشه فساد اداري در بارگاه سلطان قرار دارد.
شما فرض كنيد كه هر گا يك  وزير اژدهاي فساد اداري- مالي را در آستين حمل كند و نسبت آلوده بودن دهان خودش زيردستان را هم نهي نتواند مگر خود وزير عامل شيوع فساد اداري نيست؟
 درصورتكه فساد دركابينه وجود داشته باشد شما از ادارات  زيردست شان  چه توقع داريد؟ همان ضرب المثل عاميانه صدق ميكند كه "‌آب از بالا گل آلود است"  شما نگاه كنيد كميسيون كه براي مبارزه با فساد اداري ساخته شده بود در اقيانوس فساد كه از كابينه سر چشمه مي گيرد غرق شد ، سارنوالي كه برعليه فساد اداري اعلان جهاد نمود ، شكست را تجربه كرد زيرا فساد از بالا مي آيد تا بالا اصلاح نشود تمام كوشش ها بي ثمر است.
شما فرض كنيد از سقف اطاقي آب مي آيد ،‌براي جلوگيري آن ازپآئين تمام كوشش ها بي نتيجه است،‌ شما بايد بام را درست نماييد و گرنه براي هميش در موسم باران در اطاق شما آب خواهد آمد.
محمد شريفي رئيس اداره كنترول وتفتيش كه عالي ترين نهاد بازرسي كننده در كشور است و همه امور اداري رياست هاي كشورا از مركز تاولايات سالي يك بار مورد بازرسي قرار ميدهد،‌ بزرگترين چالش اين اداره را مشكل قانوني ميداند وميگويد« قانون براي اداره تفتيش و وزارت ماليه ميعادي را مشخص نموده است كه در آن وزارت ماليه تمام گزارش هاي قطعيه ولايات را به دست آورد و در اختيار اداره تفتيش قرار دهد.همچنين نسبت به كمبود وقت ،‌اداره تفتيش نمي تواند به صور درست بودجه را بررسي بكند».
اين بدين معناست كه سيستم مالي ضعيف زمينه را براي فساد مقامات بلندپايه وپائين رتبه آماده نموده است « بگفته شريفي سالانه مبلغ 800 ميليون افغاني وارد حساب دولت مي گردد .دوسيه هايي كه در هنگام بازرسي ها ،‌حاوي جرمي باشند ،‌ترتيب شده و به سارنوالي رايه ميگردند .از اين رو طي بازرسي ها در حدود 220 دوسيه به سارنوالي فرستاده شده است كه حجم اين دوسيه هاي به يك ميليارد افغاني مي رسد. در اين دوسيه ها تعدادي از مقامات بلند پايه نيز شامل مي باشند».              (8صبح ،‌روزنامه ، شماره 1111 ،‌25 حوت 1389)
مولانان جلال الدين محمد بلخي ، به اين باور است كه خاصيت و شيوه هاي رفتار منفي ومثبت حكومت بر تمام مردم و رعيّت تأثير گذار است :
خوي شاهان در رعيّت جا كند
چرخ اخضر خاك را خضرا كند
دستگاه حكومت همانند يك حوض است كه از آن لوله كشي صورت گرفته و از لوله ها ،آب جريان دارد ،‌ اگر آب حوض پاك باشد آب همه اي لوله ها نيز پاك خواهد بود ولي اگر درهمان حوض آب آلوده ،‌كثيف و ناپاك باشد ، در تمام لوله ها همانكه درحوض است جريان خواهد يافت:
شه چو حوضي دان و هرسولولها
از همه آبي روان چون دولها
چون كه آب جمله از حوضيست پاك
هريكي آبي دهد خوش ذوقناك
وردرآن حوض آب شوراست وپليد
زانكه پيوسته است هرلوله بحوض
خوض كن در معنئ اين حرف خوض
هريكي لوله همان آرد پديد
(جلال الدين ،مولوي ،‌مثنوي معنوي ،‌ابيات2820-2824 ،چاپ اول طلايه ،‌1386 )
بنابراين آب حوض آلوده است ، فساداداري در پايه هاي حكومت ريشه دارد و تازمانيكه آب كثيف در حوض وجود دارد ، آب لوله ها پاك نخواهد شد.ولي در كشومابدون اينكه آب حوض را پاك كنند ،‌ توقع آب پاك از لوله ها دارند.
شايد برخي براين باور باشند ويا از جانب متهمين استدلال شود كه،‌ فساد اداري زاده سه هزارافغاني معاش يك كارمند دولت است و بدليل اينكه معاش كارمندان ،ما يحتاج زندگي آنان را برآورده نميكند دست به فساد اداري ميزنند.
در اين ميان سوال ديگري كه پيدا ميشود اين است كه وزرا درحاليكه معاش و مصرف دسترخوان كافي دارند، چرا بيشتر،‌وسيع تر و قبل تراز همه دست به فساد مالي ميزنند ؟
اگر فساد زاده فقر است ، چرا آنان كه بلند منزلها و زندگي مجلل دارند عميق تر از ديگران در منجلاب فساد فرو مي روند ؟
در اين جاست كه فقر عامل مهم فساد اداري نيست بلكه مادر و گهوا ره اي اين اژدهاي سياه را بايد در درون سيستم مالي ،‌پاليسي نظارت از تطبيق پروژها،‌ برخورد با مفسدين و وجه اي تطهير كنندگان اين كثافت جستجو نمود.
از ديد اين قلم عوامل مهم فساد اداري ،‌سيستم مالي كهنه،موجوديت فساد در كابينه، ‌نبود پاليسي دقيق وسخت گير درعرصه نظارت و كنترول از بودجه ومصلحت انديشي مقامات پايه است.
مصلحت انديشي ها در دو مرحله انجام مي گيرد يكي برخورد با مجرمين  كه ديگران را جسور ميكند و ديگري  هم در رفتار هاي مصلحت انديشانه ثابت و هميشه گي است كه هم عامل فساداست وهم ريشه هاي آن را تقويت نموده و عمر آن را طولاني تر ميكند.
 مصلحت انديشي ها است كه كابينه دولت را مهد فساد ساخته و كرسي  نشينان مستحق مجازات وبه عنوان يك مجرم و خائين به ملت شناخته مي شوند چنانچه اظهارات لوي سارنوال افغانستان گواه اين ادعاست.
 فكتور هاي  مانند وابسته بودن دولت به نيروهاي بيروني ، نبود امنيت و كنترول سرتاسري حكومت ،‌معرفي افراد نامستعد وفسادپيشه درپست هاي مهم دولتي از سوي احزاب سياسي و تقسيم چوكي ها براساس مصلحت ، استخداد افراد سود جو وغيرمتعهد براساس واسطه ها ومصلحت ها وموجوديت گرايش هاي مختلف در درون دولت  كه ميخواهند دولت را به نحوي بد نام نمايند ، ازعوامل ديگر برشمرده مي شود.
راه هاي جلوگيري از فساد اداري:
براي جلوگيري از فساد اداري نيز ردّه هاي بالا بايد اصلاح شود.وزيران بايدتنبه شوند تاعبرتي برزيردستان باشد.
اصلاح سيستم مالي ،‌ايجاد استراتژي نظارت وكنترول سختگيرانه از بخشهاي مالي ،‌راه هاي اند كه ميتوان فساد اداري  را تقليل بخشيد.
و بدون شك تقويت روحيه خدمت به مردم ،تأمين امنيّت،استخدام افراد متعهد، وطن پرست وانسان دوست درپست هاي بلند دولتي ، مجازات عادلانه و قانوني فساد پيشگان اداري بدون درنظرداشت مصلحت ها و دوري از تجملات ، راه هاي ديگر مبارزه با فساد اداري اند. 


۱۳۹۰ تیر ۱۱, شنبه

رخنه

رخنه  براندام تاريخ افگنم بار ديگر

بي ثمرخواند زمان برماتمم كارديگر

ناتواني تيشه آموزد كه خارستان دهر

مقتضاي فكرنو انديشه ونار ديگر

دركجاهاميبرد سيلاب عمرم برگ گل

ازجدار قلب سازم سد وديوار ديگر

عقده نگشوده را درد زمان مرهم شود

چون طبييبم گر برند بالين بيمار ديگر

شد محبت بي بها دربغچه هاي گلرخان

كيميا را پربهاسازم به بازار ديگر

بي اثر خورشيد اندر خانه بي روزني

روزني ياروشن ازانوار دلدار ديگر